قرآن مجيد داراي معنايي بلند و باطني عميق است که هرکس به
اندازه لياقت و استعداد خود از آن بهره مي برد. قرآن شناسان علاوه
بر فن ترجمه ، تفسير ، تطبيق ، تاويل و شان نزول ، مي توانند
برداشت و نکاتي ناب از آيات داشته باشند که در شان نزول نباشد و
تفسير به راي هم نباشد. زيرا تطبيق و شان نزول هرگز آيه را محدود به
يک واقعه گذشته نمي کند.
در قرآن مجيد دو سوره کوثر و تکاثر به مثابه آب و سراب ، يا دو روي يک
سکه اند . ستون فقرات هر دو سوره بر مبناي افزايش و فزوني در زمينه
هاي معنوي و مادي مي چرخد. مخاطبان و بازيگران سوره تکاثر داراي حس
رقابت بي امان ، پي در پي و نامحدود براي رسيدن به ناکجا آباد و بدون
هدف اند که نتيجه آن خستگي و عقيم شدن در ميدان عمل است. حرکتي
که از برون به درون شروع و تا لحظه مرگ ادامه دارد حتي سوف تعلمون .
اما در سوره کوثر تشنگان به دنبال چشمه اي هستند که سرچشمه آن در خانه
پيامبر اسلام و حضرت زهرا سلام الله سرازير و تا لقاي الهي جريان دارد . اين
کشش از درون به برون در حرکت است .
خداوند در درون هر کسي يک شعبه از اين کوثر تعبيه کرده است که افراد مي تواند
آن را حفاري کند و از آن بهره مند شوند. کار اصلي و درجه يک پيامبران اين بوده که
راه استخراج آن را به بشر بياموزند .خطبه اول نهج البلاغه :يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ
ثور به معني گاو است ، چون زمين را شيار و شخم مي زندو براي بهره برداري اماده
مي کند. ثور به معني انقلاب هم آمده يعني کار انبياء ، انقلاب فرهنگي است تا راه شيار
درون را به مردم بياموزند و گنج هاي دروني مردم را شکوفا کنند.
همان طوري که چاه کن ها با حوصله و تدريج چاه مي کنند و به آب مي رسند
که درون زمين ، سفره هاي زير زمين يکي مي شوند ، هر چند روي آن آبها را خاک
پوشانده و بر روي آن مي نشينند ، در درون هر کدام از ما هم يک چاه و چشمه
کوثر است که اگر درست حفاري شود در درون آن به کوثر پيامبر اسلام وصل خواهد
شد . الان اين کوثر با خاک غرايز پوشيده شده است و با خلوت گزيني شبانه با خود ،
خداوند و مراقبت ويژه به تدريج به کوثر معرفت خواهد رسيد .
درباره این سایت